نکاتی در مورد بازیگری
همانطور که میدانید هر کاری به وسائل و ابزاری نیاز دارد:
نجار اره و رنده؛ آهنگر چکش وسندان؛ نقاش قلمو وبرس؛ و…
بازیگری هم از این قائده به دور نیست با این تفاوت که ابزار بازیگری جسمی خارجی نیستند؛ این ابزار:
۱) بدن
۲) بیان
۳) ذهن
هر شخصی که بخواهد وارده عرصه بازیگری شود باید با تمرینات زیاد به پرورش این ابزار بپردازد.
توضیح:
۱) بدن:
هر بازیگری باید از بدنی آماده برخوردار باشد؛ قسمتهای مختلف بدن خود را بشناسد؛ تا بتواند روی
صحنه ودر هنگام کار بر خود و اعمال خود تسلط داشته باشد همچنین بعضی از نقشها نیاز به جست و خیز
حرکات تند حالتهای مختلف بدنی وقدرت دارند که اگر ما بدنی آماده نداشته باشیم ممکن است به خود وهدف
نمایشنامه ضربه بزنیم لازم به ذکر است در تئاتر امروز ودر در تمام کشورها برای ایجاد رابطه با مخاطب
و همچنین طرح بعضی از مسائل عنصر بدن خیلی مورد توجه است وکسانی که اینگونه کار می کنند
دارای شناخت بدنی از خود واندامی فوق العاده انعطاف پذیرند. پانتومیم و اکثر نمایشهای مدرن از این
دسته اند. تمرینهای بدنی تئاتر بی شباهت به تمرین ورزشهای رزمی نیست با این تفاوت که تمام حرکات
دارای تسسل خاص؛ تمرکز بر روی اجزایی که روی آنها دارد کار می شود؛ ودر محیطی تخیلی هستند.
۲) بیان:
تماشاچی باید بشنود؛ باید صدای بازیگر را به عنوان آن شخصیت بپذیرد باید دیالوگها را کامل
و بدون خوردگی درک کند؛ برای حل این مسائل بازیگر باید تمریناتی داشته باشد که در حین اجرا
تماشاچی را مورد آزار قرار ندهد که عبارت اند از:
۱) حذف لحجه؛ بازیگر تئاتر نه در زندگی ونه در صحنه نباید لحجه شهر یا محلی را داشته باشد
زیرا باعث نامفهوم بودن دیالوگها و همچنین در بعضی از موارد باعث تمسخر نمایش می شود
فرض کنید در نمایشنامه هملت ؛ هملت به لهجه کرمانی مادرش با لهجه مشهدی عمووپدرش با لهجه لری و
نامزدش افیلیا با لهجه گیلانی صحبت کنند؛ آنوقت این تراژدی بزگ تبدیل به یک مزحکه می شود که تماشاچی
را از خنده روده بر می کند. البته در بعضی مواردی که لازم باشد کارگردان یا نویسنده خود لحجه ای را
مشخص می کند و به بازیگر توصیه می کند که آن هم باید در راستای هدف نمایش باشد.
لازم به ذکر است که منظور اینجانب ترک وبیرون انداختن فولکلر و میراث فرهنگی نیست؛ ما باید از فرهنگ
و آداب وسنن خود حمایت کنیم و آنها را نگاه داریم اما نباید به هنر ما که نیاز به ارتباط با همه مردم جهان
دارد ضربه بزند.
۲) صدای ما باید بلند و رسا باشد تا تمام تماشاچیان دیالوگهای ما را متوجه بشوند. توجه داشته باشید که
منظور فریاد زدن نیست منظور صدایی رسا و فرا گیر است
۳) این مورد همیشه باعث ناراحتی من بوده که هم در مورد مردم عادی وهم در مورد عده ای از علاقه مندان
به بازیگری شاهد آن هستیم و آن هم شل و ول حرف زدن، کامل ادا نکردن دیالوگ، بلغور کردن دیالوگها
خوردن ته کلمات و ضعفهایی از این قبیل هستند که باعث می شود تماشاچی دیالوگها را نشنود و یا
این طرز بد ادا کردن دیالوگ باعث می شود تماشاچی آن شخصیت را قبول نکند مثال:
یکی از دوستان خود را که دارای ضعفهای مذکور است را در نظر بگیرید حال اگر وی قرار باشد
که نقش رستم را بازی کند آیا شما او را به عنوان یک قهرمان اساطیری می پذیرید؟
برای برطرف کردن این ضعفها استادان تئاتر تمرینهایی را در نظر گرفته اند از قبیل:
نفس گیری صحیح، گرم کردن عضلات صورت و عضلاتی که به نحوی به بیان ما مرتبط می شوند
دیالوگ گفتن در شرایط سخت بدنی، تکرار مصوتهای آ اَ اِ ای اُ او
در ضمن بازیگران نباید روی کلمه خاصی ضعف داشته باشند مثال: بعضی به (ر) می گویند (ی یا ل)
یا سین آنها می زند. بعضی از دیالوگها به علت تکرار حرفی ( الف.ب.پ.ت.و…) مشکل می شوند
مثال: شرمسارم اما در شهر آشوبی توسط شورشیان برای شکست شاهنشاه شروع شده است
همانطور که دیدید تکرار حرف (ش) باعث سخت شدن دیالوگ شده است.
برای حل کردن ۲ مشکل مذکور راه حلی وجود دارد که آن خواندن شعرهایی است که در آن یک کلمه تکرار
می شود مانند: پنج من پشم و پنج من کشک پنج من کشکِ پنج پشمش کم پنج من پشمِ پنج کشکش کم
یا: در لرستان نهُ لر استُ هر لُری نهُ نَره لُر نَرِه لَر چِهِ نره لر هر نره لر نه نره لر
۳) ذهن:
عنصر مهم کار هنری و مخصوصا” بازیگری؛ بازیگر باید ذهنی پویا و خلاق داشته باشد
از تمرکز تخیل وتجسمی عالی بهره مند باشد تا بتواند موقعیت شخصیت را پیدا کند او را بشناسد روی زندگی
او تمرکز کند خود را بجای او تخیل کند ودر نهایت آن شخصیت را تجسم کند
و یا اگر ناگهان نقصی در کار اجرا بوجود آمد خود را گم نکند و نمایش را جمع و جور کند.
بسیاری از بازیگران حرفه ای در این جور مواقع چنان هنرمندانه مشکل را حل می کنند که انگار
هیچ اتفاقی پیش نیامده.
تمرینهای این بخش بسیار لذت بخش است وباعث می شود که هنرمند از تمام قید و بندها آزاد شود
وپروازی در زمان، مکان، وسورئال داشته باشد.
هرکسی که علاقه مند به هنر بازیگری است بعد از مدتی که تمرینهای مذکور را ، انجام داد و با
ادبیات تئاتری آشنا شد باید به سراغ خواندن ۳ جلد کتاب معروف بازیگری نوشته:
کنستانتین سرگویچ استانیسلاوسکی
ترجمه: مهین اسکوئی
برود نام این کتابها:
۱) آماده سازی هنر پیشه (کار هنرپیشه روی خود در جریان تاثر)
۲) نقش آفرینی (کار هنرپیشه روی نقش)
۳) شخصیت سازی (کار هنرپیشه روی خود در جریان تجسم)
توصیه می کنم قبل از خواندن کتابها مدتی به تمرین (زیر نظر یک استاد) بپردازید تا با کلمات؛ لغات؛ وادبیات
تئاتری آشنا شوید تا در هنگام خواندن کتابها مطالب برایتان گنگ ومبهم ونا مفهوم نباشد.
+ There are no comments
Add yours